[صفت]

golden

/ˈgoʊl.dən/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more golden] [حالت عالی: most golden]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 طلایی (رنگ) (از جنس) طلا

معادل ها در دیکشنری فارسی: زرین طلایی
a golden ring
یک حلقه طلا
her golden hair
موهای طلایی او

2 عالی طلایی (مجازی)

  • 1.He has a golden opportunity to do research.
    1. او موقعیتی عالی برای انجام پژوهش دارد.
تصاویر
کلمات نزدیک
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان