Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . ماهی قرمز
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
goldfish
/ˈɡoʊldfɪʃ/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
ماهی قرمز
معادل ها در دیکشنری فارسی:
ماهی قرمز
ماهی حوض
1.Goldfish are kept as pets in bowls or ponds.
1. ماهی های قرمز در تنگ یا در حوض به عنوان حیوان خانگی نگهداری میشوند.
2.My goldfish died today.
2. ماهی قرمزم امروز مرد.
تصاویر
کلمات نزدیک
goldfinch
golden yellow
golden wedding anniversary
golden wedding
golden syrup
goldfish bowl
goldmine
goldsmith
goldwasser
golf
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان