Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . نموداری
2 . گرافیکی
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[صفت]
graphical
/ˈɡræfɪkl/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
نموداری
a graphical presentation of results
ارائه نموداری نتایج
2
گرافیکی
1.The system uses an impressive graphical interface.
1. سیستم از یک رابط گرافیکی جالب استفاده میکند.
تصاویر
کلمات نزدیک
granular
grantor
grantee
granted
grant-in-aid
grass-green
gravid
gravitas
grayling
great-granddaughter
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان