[اسم]

guardian

/ˈɡɑːrdiən/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 سرپرست قیم، کفیل

معادل ها در دیکشنری فارسی: ولی سرپرست قیم
مترادف و متضاد custodian
  • 1.Who's your legal guardian?
    1. چه کسی سرپرست قانونی شماست؟

2 محافظ نگهبان، نگهدار

مترادف و متضاد defender protector
  • 1.The librarians are the guardians of the books.
    1. کتابدارها محافظان کتاب‌ها هستند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان