Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . بامیه
2 . گامبو (نوعی خوراک)
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
gumbo
قابل شمارش
1
بامیه
معادل ها در دیکشنری فارسی:
بامیه
2
گامبو (نوعی خوراک)
تصاویر
کلمات نزدیک
guinea-bissau
guilder
guido
guff
guerdon
gumshoe
gunnery
gunny
gurney
gustation
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان
