[اسم]

gun

/gʌn/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 تفنگ سلاح (گرم)

معادل ها در دیکشنری فارسی: اسلحه تفنگ
مترادف و متضاد firearm heater weapon
  • 1.You could hear the noise of guns firing in the distance.
    1. صدای شلیک تفنگ‌ها را می‌توانستید از دور بشنوید.

2 شلیک آغاز تیر شروع

[فعل]

to gun

/gʌn/
فعل گذرا
[گذشته: gunned] [گذشته: gunned] [گذشته کامل: gunned]

3 با سرعت راندن (اتومبیل)

تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان