[اسم]

gunman

/ˈɡʌnmən/
قابل شمارش
[جمع: gunmen]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 فرد مسلح

معادل ها در دیکشنری فارسی: تیرانداز ششلول‌بند
  • 1.Two gunmen opened fire on the car.
    1. دو فرد مسلح به سمت ماشین تیر اندازی کردند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان