[اسم]

hairstyle

/ˈherstaɪl/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 مدل مو

  • 1.I noticed that she had a new hairstyle.
    1. من متوجه شدم که او مدل موی جدیدی داشت.
  • 2.I’m thinking of having a change of hairstyle.
    2. من دارم فکر می‌کنم که مدل مویم را تغییر دهم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان