Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . جایی را ترک کردن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
to head out
/hɛd aʊt/
فعل ناگذر
[گذشته: headed out]
[گذشته: headed out]
[گذشته کامل: headed out]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
جایی را ترک کردن
رفتن
informal
مترادف و متضاد
depart
1.Let's head out around 8:00 in the morning.
1. بیا حدود ساعت 8 بریم.
تصاویر
کلمات نزدیک
head on
head office
head off
head of state
head in the wrong direction
head over heels for someone
head over heels in love
head shrinker
head start
head teacher
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان