Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . قهرمان زن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
heroine
/ˈheroʊɪn/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
قهرمان زن
نقش اصلی زن، زن محبوب
معادل ها در دیکشنری فارسی:
قهرمان
1.Shakespeare’s heroines
1. قهرمانهای زن نمایشنامههای شکسپیر
2.The heroine is played by Demi Moore.
2. نقش اصلی زن را "دمی مور" بازی میکند.
تصاویر
کلمات نزدیک
heroin
heroics
heroically
heroic couplet
heroic
heroism
heron
herpes
herrera
herring
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان