Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . روی ترمز کوبیدم و یک موتو سیکلت از عقب آرام به من زد.
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[جمله]
I slammed on the brake and a motorcycle bumped into me from behind.
/aɪ slæmd ɑn ðə breɪk ænd ə ˈmoʊtərˌsaɪkəl bʌmpt ˈɪntu mi frʌm bɪˈhaɪnd/
1
روی ترمز کوبیدم و یک موتو سیکلت از عقب آرام به من زد.
تصاویر
کلمات نزدیک
i should see the city soon.
i should get the piston rings changed.
i should be at the airport 3 hours before the flight.
i seldom use a pressure cooker.
i see!
i snore at night.
i sometimes cook vegetables with steam.
i sometimes have breakfast at work.
i sometimes have fried eggs for breakfast.
i spend most of my free time reading books.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان