[عبارت]

in short supply

/ɪn ʃɔrt səˈplaɪ/

1 کم بودن

مترادف و متضاد not enough scarce
  • 1.Experienced computer programmers are in short supply at our company.
    1. برنامه نویس های باتجربه کامپیوتری در شرکت ما کم هستند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان