[عبارت]

in exchange for

/ɪn ɪksˈʧeɪnʤ fɔr/
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 در عوض

معادل ها در دیکشنری فارسی: در ازای در عوض در قبال
  • 1.Would you like my old TV in exchange for this camera?
    1. آیا تلویزیون قدیمی من را در عوض این دوربین می‌خواهی؟
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان