Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . بدهکار بودن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[عبارت]
in the hole
/ɪn ðə hoʊl/
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
بدهکار بودن
هشت کسی گرو نهش بودن
مترادف و متضاد
in debt
owing money
1.By the time he left the company, he was $500 in the hole.
1. زمانی که داشت از شرکت می رفت، 500 دلار بدهکار بود.
تصاویر
کلمات نزدیک
in the event of
in the evening
in the end
in the east, it's warm and dry. there's not much rain.
in the east, iran borders afghanistan and pakistan.
in the large bedroom there's a walk-in closet.
in the last analysis
in the light of
in the living room there's a beautiful sofa on the right.
in the long run
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان