[قید]

inefficiently

/ˌɪnɪˈfɪʃntli/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 به طور ناکارآمدی با بی‌کفایتی

  • 1.He uses his time inefficiently.
    1. او به طرز ناکارآمدی از زمانش استفاده می‌کند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان