Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . مست کردن
2 . بهوجد آوردن
3 . مسموم کردن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
to intoxicate
/ɪnˈtɑːksɪkeɪt/
فعل گذرا
[گذشته: intoxicated]
[گذشته: intoxicated]
[گذشته کامل: intoxicated]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
مست کردن
مدهوش کردن
formal
2
بهوجد آوردن
هیجانزده کردن
formal
3
مسموم کردن
formal
old use
تصاویر
کلمات نزدیک
intoleration
interwoven
interstice
interred
interpreted
intracellular
intracranial
intramural
intrauterine
intrepidity
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان