[صفت]

iridescent

/ˌɪrəˈdɛsənt/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 قوس قزحی قزح‌سان، درخشان

مترادف و متضاد rainbow-like
  • 1.The bride’s large diamond ring was iridescent in the afternoon sun.
    1. انگشتر الماس بزرگ عروس در آفتاب بعد از ظهر قزح سان بود.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان