[عبارت]

kangaroo court

/ˌkæŋgəˈru kɔrt/
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 دادگاه پوشالی دادگاه من در آوردی

معادل ها در دیکشنری فارسی: دادگاه پوشالی
  • 1.It was decided in a kangaroo court that he would have to pay for the damage that he had caused to the school building.
    1. دادگاه پوشالی تصمیم گرفت که او باید غرامت آسیبی که به ساختمان مدرسه زده است را بپردازد.
توضیح درباره اصطلاح kangaroo court
در گذشته در آمریکا قاضی هایی وجود داشتند که از ایالتی به ایالت دیگر سفر می کردند و در ازای قضاوت مشکلات مردم از آنها پول می گرفتند و هر قاضی که دادگاه های بیشتری برگزار می کرد پول بیشتری داشت. این قاضی ها زیاد به قانون توجه نداشتند و بیشتر پی پول بودند. آمریکایی ها این قاضی ها را به شکل کانگورو تشبیه می کردند که از این دادگاه به آن دادگاه می پرند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان