Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . حساب (چیزی) را نگه داشتن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
to keep count
/kip kaʊnt/
فعل گذرا
[گذشته: kept count]
[گذشته: kept count]
[گذشته کامل: kept count]
صرف فعل
1
حساب (چیزی) را نگه داشتن
1.Try to keep count of the number of tickets you sell.
1. سعی کن حساب تعداد بلیط هایی را که می فروشی را نگه داری.
تصاویر
کلمات نزدیک
keep control of
keep calm
keep books
keep body and soul together
keep back
keep down
keep fit
keep going
keep in mind
keep in touch
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان