Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . بشکه
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
keg
/kɛg/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
بشکه
جعبه
مترادف و متضاد
barrel
container
tub
vessel
1."Get a keg of nails," the carpenter shouted at me.
1. نجار بر سرم فریاد زد: «یک جعبه میخ بیاور».
2.a beer keg
2. یک بشکه آبجو
تصاویر
کلمات نزدیک
keepsake
keeping
keeper
keep-fit
keep your temper
keith
keller
kelley
kelly
ken
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان