Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . آدم چاپلوس
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
kiss-ass
/kˈɪsˈæs/
قابل شمارش
1
آدم چاپلوس
آدم پاچهخوار
culturally sensitive
disapproving
informal
مترادف و متضاد
asslicker
1."Wow, boss, that was a really great decision! You're so clever." "Nobody likes a kiss-ass, Terry."
1. «وای، رئیس، آن تصمیمی واقعاً عالی بود! شما خیلی باهوش هستید.» «هیچکس از آدم چاپلوس خوشش نمیآید "جری".»
being a kiss-ass to someone
چاپلوسی کسی را کردن
You're not going to get an A in math by being a kiss-ass to the teacher.
با چاپلوسی معلم را کردن قرار نیست در امتحان ریاضی نمره الف بگیری.
تصاویر
کلمات نزدیک
knock about together
kiss my ass
keep it up
kick some ass
kick ass on
knock around together
know ass from a hole in the ground
make an ass of
be on ass
latch on
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان