[صفت]

lawful

/ˈlɔːfl/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more lawful] [حالت عالی: most lawful]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 قانونی مشروع

معادل ها در دیکشنری فارسی: مشروع قانونمند قانونی
مترادف و متضاد unlawful
  • 1.Can an act that causes death ever be lawful?
    1. آیا عملی که منجر به مرگ شود ممکن است زمانی مشروع باشد؟
  • 2.his lawful heir
    2. ورثه ی قانونی او
  • 3.She is his lawful wife, and so is entitled to inherit the money.
    3. او همسر قانونی اش است و بنابراین حق دارد مالش را به ارث ببرد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان