Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . لایه
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
layer
/ˈleɪ.ər/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
لایه
معادل ها در دیکشنری فارسی:
چینه
ورقه
لایه
لا
مترادف و متضاد
coat
coating
sheet
1.the ozone layer
1. لایه اوزون
2.There was a thin layer of oil on the surface of the water.
2. لایه نازکی از نفت روی سطح آب بود.
تصاویر
کلمات نزدیک
layby
layaway plan
layabout
lay-up
lay-off
layered
layering
laying
layman
layout
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان