Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . برگ
2 . صفحه
3 . برگ دادن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
leaf
/liːf/
قابل شمارش
[جمع: leaves]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
برگ
معادل ها در دیکشنری فارسی:
برگ
مترادف و متضاد
frond
a lettuce leaf
برگ کاهو
2
صفحه
برگ، ورق
to turn the leaf
ورق زدن
She carefully turned the leaves of the precious volume.
او با دقت صفحات کتاب باارزش را ورق زد.
[فعل]
to leaf
/liːf/
فعل گذرا
[گذشته: leafed]
[گذشته: leafed]
[گذشته کامل: leafed]
صرف فعل
3
برگ دادن
برگ آوردن
معادل ها در دیکشنری فارسی:
برگ دادن
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
leading
leader
leaden
lead up to
lead on
leaf-cutter
leaf-cutter bee
leaf-cutting bee
leaf-nosed bat
leaf beet
کلمات نزدیک
leading-edge
leading seaman
leading role
leading question
leading man
leaf spring
leafless
leaflet
leafy
league
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان