Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . افسانه
2 . آدم برجسته
3 . راهنما (نقشه و جدول و ...)
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
legend
/ˈlɛʤənd/
قابل شمارش
[جمع: legends]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
افسانه
معادل ها در دیکشنری فارسی:
اسطوره
افسانه
مترادف و متضاد
epic
myth
saga
1.Legend has exaggerated the size of Paul Bunyan.
1. افسانه، هیکل "پال بانیان" را مبالغه کرده است.
2.Stories about King Arthur and his knights are popular legends.
2. داستانهای "شاه آرتور" و شوالیههایش از افسانههای معروف هستند.
legend has it that...
در افسانهها آمده است که...
Legend has it that the lake was formed by the tears of a god.
در افسانهها آمده است که این دریاچه توسط اشکهای یک خدا درست شده است.
2
آدم برجسته
ستاره (موسیقی و ...)
معادل ها در دیکشنری فارسی:
اسطوره
مترادف و متضاد
celebrity
icon
star
superstar
a jazz/tennis... legend
ستاره جاز/تنیس و...
a legend in something
آدم برجسته در چیزی
He was a legend in the world of music.
او آدم برجستهای در دنیای موسیقی بود.
3
راهنما (نقشه و جدول و ...)
specialized
مترادف و متضاد
guide
key
1.See legend to Fig. 1.
1. به راهنمای جدول 1 مراجعه کنید.
تصاویر
کلمات نزدیک
legation
legally
legalize
legalization
legality
legendary
legerdemain
leggings
leggy
legible
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان