Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . لو دادن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[عبارت]
let slip
/lˈɛt slˈɪp/
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
لو دادن
فاش کردن
1.I happened to let it slip that he had given me £1 000 for the car.
1. من اتفاقی لو دادم که او برای اتومبیل به من 1000 پوند داده بود.
2.She tried not to let slip what she knew.
2. او سعی کرد آنچه میدانست را فاش نکند.
تصاویر
کلمات نزدیک
in relation to
bye-bye
pinstriped
pentagonal
over the top
on the go
go without saying
as far as it goes
the story goes that
go to great lengths
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان