Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . (بیش از حد معمول) در تختخواب ماندن
2 . نهفته بودن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
to lie in
/laɪ ɪn/
فعل ناگذر
[گذشته: lay in]
[گذشته: lay in]
[گذشته کامل: lain in]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
(بیش از حد معمول) در تختخواب ماندن
مترادف و متضاد
sleep in
1.I've got a day off tomorrow, so I might lie in till about 11.
1. فردا را مرخصی گرفتم [دارم]، بنابراین ممکن است تا حدود ساعت 11 در تختخواب بمانم.
2.It's a holiday tomorrow, so you can lie in.
2. فردا تعطیل است، پس میتوانی بیشتر در تختخواب بمانی.
2
نهفته بودن
بهخاطر چیزی بودن
1.Our strength lies in our loyal soldiers.
1. قدرت ما بهخاطر سربازان وفادار ما است.
2.The problem lies in deciding when to intervene.
2. مشکل در تصمیمگیری در زمان مداخله نهفته است.
تصاویر
کلمات نزدیک
lie face up in the water.
lie face down in the water.
lie down
lie detector
lie around
lie like a rug
lie low
lie-down
lie-in
lien
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان