Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . دستگاه تنفس مصنوعی
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
life-support machine
/ˌlaɪf səˈpɔːrt məʃiːn/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
دستگاه تنفس مصنوعی
مترادف و متضاد
life-support system
1.He was put on a life-support machine in intensive care.
1. او در بخش مراقبت های ویژه به دستگاه تنفس مصنوعی وصل شد.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
hand sanitizer
hand gel
face covering
epipen
ent
personal protective equipment
acupuncturist
hospitalist
op
under the knife
کلمات نزدیک
life-span
life-sized
life-size
life-and-death
life story
life-threatening
lifebelt
lifeboat
lifebuoy
lifeguard
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان