[صفت]

lined

/laɪnd/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 خط‌دار

معادل ها در دیکشنری فارسی: خط‌دار
  • 1.Lined paper helps keep handwriting neat.
    1. کاغذ خط‌دار کمک می‌کند که دستخط مرتب بماند.

2 ردیف در امتداد یکدیگر، پشت سر هم

3 چین و چروک‌دار

مترادف و متضاد wrinkled
a lined face
یک صورت چین و چروک‌دار
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان