Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . رژ لب
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
lipstick
/ˈlɪpstɪk/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
رژ لب
ماتیک
معادل ها در دیکشنری فارسی:
رژ لب
ماتیک
1.She was wearing bright red lipstick.
1. او رژ قرمز روشن زده بود.
تصاویر
کلمات نزدیک
liposuction
lipizzaner
lipid
lip-synch
lip-reading
liquefied natural gas
liquefied petroleum gas
liquefy
liqueur
liquid
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان