Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . تجمل
2 . مایه لذت
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
luxury
/ˈlʌgʒəri/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
تجمل
لوکس
معادل ها در دیکشنری فارسی:
تجمل
دنگ و فنگ
دولوکس
مترادف و متضاد
magnificence
opulence
splendor
sumptuousness
austerity
poverty
1.Once you've tasted luxury it's very hard to settle for anything else.
1. وقتی که (طعم) تجمل را بچشید، بسیار سخت میشود که به چیز دیگری قانع شوید.
a luxury hotel
یک هتل لوکس
2
مایه لذت
1.A day off work is such a luxury.
1. یک روز تعطیلی از کار، مایه لذت است.
تصاویر
کلمات نزدیک
luxuriously
luxurious
luxuriant
lute
lusty
luxury goods
luxury hotel
lychee
lycra
lydia
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان