Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . مانیکور
2 . مانیکور کردن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
manicure
/ˈmænɪkjər/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
مانیکور
ناخنآرایی (دست)
معادل ها در دیکشنری فارسی:
پیرایش ناخن
مانیکور
مترادف و متضاد
pedicure
1.Get a manicure.
1. ِیک مانیکور انجام بده.
[فعل]
to manicure
/ˈmænɪkjər/
فعل گذرا
صرف فعل
2
مانیکور کردن
معادل ها در دیکشنری فارسی:
مانیکور کردن
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
manic
maniacally
maniacal
maniac
manhattan
manicure set
manicurist
manifest
manifestation
manifestly
کلمات نزدیک
manichaean
manic-depressive illness
manic depression
manic
maniac
manicurist
manifest
manifestation
manifestly
manifesto
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان