[فعل]

to maraud

/məˈrɔːd/
فعل ناگذر
[گذشته: marauded] [گذشته: marauded] [گذشته کامل: marauded]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 پرسه زدن (برای چپاول و غارت) گشت‌زنی کردن (برای غارت)

  • 1.War parties crossed the river to maraud.
    1. طرفین جنگ از رودخانه گذشتند تا برای چپاول گشت‌زنی کنند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان