[اسم]

megalomania

/ˌmeɡələˈmeɪniə/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 خود بزرگ بینی (روانشناسی) خودشیفتگی

معادل ها در دیکشنری فارسی: خودبزرگ‌بینی
مترادف و متضاد egomania egotism self-importance humility
  • 1.King Andre was afflicted with megalomania, and the people of his country suffered, as a result.
    1. پادشاه "آندره" اختلال خود بزرگ بینی داشت و مردم کشورش در نتیجه این موضوع بسیار رنج بردند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان