Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . خود بزرگ بینی (روانشناسی)
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
megalomania
/ˌmeɡələˈmeɪniə/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
خود بزرگ بینی (روانشناسی)
خودشیفتگی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
خودبزرگبینی
مترادف و متضاد
egomania
egotism
self-importance
humility
1.King Andre was afflicted with megalomania, and the people of his country suffered, as a result.
1. پادشاه "آندره" اختلال خود بزرگ بینی داشت و مردم کشورش در نتیجه این موضوع بسیار رنج بردند.
تصاویر
کلمات نزدیک
megahertz
megaflop
megacity
megabyte
mega
megalomaniac
megalopolis
megan
megaphone
megastar
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان