[اسم]

middle management

/ˌmɪdl ˈmænɪdʒmənt/
قابل شمارش

1 مدیریت میانی مدیریت رده ی دوم

  • 1.The company has weak middle management and poor internal communication.
    1. شرکت مدیریت میانی و ارتباطات داخلی ضعیفی داشت.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان