Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . چیز پیچیده و گیجکننده
2 . چیز آزاردهنده
3 . گیج کردن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
mindfuck
/mˈaɪndfʌk/
قابل شمارش
1
چیز پیچیده و گیجکننده
culturally sensitive
informal
1.That movie was a mindfuck. The one character existed in seven different time periods!
1. آن فیلم یک چیز پیچیده و گیجکننده بود. یک شخصیت آن در هفت بازه زمانی متفاوت وجود داشت!
2.Well, that's a total mindfuck! Can you please try explaining it again in terms the average person would understand?
2. خب، آن یک چیز کاملاً پیچیده و گیجکننده است! میشود لطفا دوباره سعی کنید به گونهای توضیح دهید که یک آدم (با هوش) متوسط بفهمد؟
2
چیز آزاردهنده
تجربه آزاردهنده
culturally sensitive
humorous
1.Have you heard the horrible things her husband has said to her? They're all total mindfucks.
1. چیزهای وحشتناکی را که شوهرش به گفته است، شنیدهای؟ همگی چیزهای کاملاً آزاردهندهای هستند.
[فعل]
to mindfuck
/mˈaɪndfʌk/
فعل گذرا
[گذشته: mindfucked]
[گذشته: mindfucked]
[گذشته کامل: mindfucked]
صرف فعل
3
گیج کردن
سردرگم کردن
culturally sensitive
informal
مترادف و متضاد
confuse
destabilize
تصاویر
کلمات نزدیک
if that don't fuck all
holy fuck
go fuck yourself
get fucked
cram into
zero fucks given
fuck buddy
fuck knows
fuck my life
dial out
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان