Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . تکهمسر
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[صفت]
monogamous
/məˈnɑːɡəməs/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
تکهمسر
دارای یک همسر، وابسته به تکهمسری
1.I am in a monogamous marriage and we have two sons.
1. من در یک ازدواج تکهمسری هستم و دو پسر داریم.
2.Most birds are monogamous.
2. اکثر پرندهها تکهمسر هستند.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
monogamist
monofocal lens implant
monofocal iol
monoestrous
monodical
monogamousness
monogamy
monogenesis
monogenic
monogenic disease
کلمات نزدیک
monoecious
monocle
monochrome
mono
monkish
monogamy
monogram
monograph
monolingual
monolith
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان