[اسم]

monopoly

/məˈnɑːpəli/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 انحصار مونوپولی

معادل ها در دیکشنری فارسی: انحصار
  • 1.Electricity, gas and water were considered to be natural monopolies.
    1. برق، گاز و آب انحصارات طبیعی محسوب می‌شدند.
  • 2.In the past central government had a monopoly on television broadcasting.
    2. در گذشته پخش تلویزیونی تحت انحصار دولت مرکزی بود.

2 مونوپولی (نوعی بازی تخته‌ای)

تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان