Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . باد و باران موسمی
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
monsoon
/mɑnˈsun/
غیرقابل شمارش
1
باد و باران موسمی
فصل بارانهای موسمی (در آسیای جنوبی)
معادل ها در دیکشنری فارسی:
باران موسمی
تصاویر
کلمات نزدیک
monsieur
monroe
monoxide
monotreme
monotony
monster
monstrosity
monstrous
montage
montevideo
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان