[اسم]

motorist

/ˈmoʊt̬.ə.rɪst/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 راننده (اتومبیل)

معادل ها در دیکشنری فارسی: راننده
  • 1.Motorists will be hit hard by the rise in fuel prices.
    1. افزایش قیمت سوخت به رانندگان ضربه شدیدی خواهد زد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان