Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . اتومبیلم چندین بار معلق زد.
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[جمله]
My car rolled over a couple of times.
/maɪ kɑr roʊld ˈoʊvər ə ˈkʌpəl ʌv taɪmz./
1
اتومبیلم چندین بار معلق زد.
تصاویر
کلمات نزدیک
my car hit a tree and then turned over.
my car burns oil. the exhaust is blue.
my brother married a spanish girl.
my brother is married to a spanish girl.
my brother is an athlete.
my car slid and bumped into a parked station wagon.
my children love chicken.
my city is over-populated and noisy.
my close friends and i often get together and play chess.
my clothes are in the closet in the bedroom.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان