[اسم]

newsagent's

/nuzˈeɪʤənts/
قابل شمارش
[جمع: newsagents]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 دکه مطبوعاتی باجه روزنامه‌فروشی

معادل ها در دیکشنری فارسی: روزنامه‌فروشی
مترادف و متضاد paper shop
  • 1.That's my father's newsagent's shop.
    1. آن دکه مطبوعاتی (برای) پدرم است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان