Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . ناجور
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[صفت]
off-color
/ɔf-ˈkʌlər/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more off-color]
[حالت عالی: most off-color]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
ناجور
بی ادبانه، بی تربیتی
1.He told an off-color joke.
1. او یک جک بی تربیتی تعریف کرد.
2.The movie was a bit off-color.
2. فیلم یک خرده ناجور بود.
تصاویر
کلمات نزدیک
off-chance
off-center
off-broadway
off-balance
off-air
off-duty
off-guard
off-key
off-licence
off-limits
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان