Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . پیرمرد
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
old boy
/ˌoʊld ˈbɔɪ/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
پیرمرد
پیری
informal
تصاویر
کلمات نزدیک
old bill
old bat
old age pensioner
old age pension
old age
old boy network
old dear
old english
old english sheepdog
old flame
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان