Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . (یک) هزار و پانصد
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[عدد]
one thousand five hundred
/wʌn ˈθaʊzənd faɪv ˈhʌndrəd/
1
(یک) هزار و پانصد
تصاویر
کلمات نزدیک
one thousand
one thing leads to another
one or two
one of the signal lights is broken.
one of the back-up lights doesn't turn on.
one thousandth
one way or another
one's bark is worse than one's bite
one's ears are red
one's feet on the ground
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان