[اسم]

optician’s

/ɑːpˈtɪʃnz/
قابل شمارش
[جمع: opticians]

1 عینک‌سازی عینک‌فروشی

معادل ها در دیکشنری فارسی: عینک‌فروشی
  • 1.to go to the optician’s
    1. به عینک‌فروشی رفتن
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان