Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . امکان نداشتن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[عبارت]
out of the question
/aʊt ʌv ðə ˈkwɛsʧən/
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
امکان نداشتن
غیر ممکن بودن
1.The bill is on me. I won't let you pay. It's out of the question.
1. صورت حساب پای من است. نمی گذارم تو پول بدهی. امکان ندارد.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
out of practice
out of hand
out of fashion
out loud
out of date
out of thin air
out of whack
out of work
outcrop
outdated
کلمات نزدیک
out of the ordinary
out of the frying pan, into the fire
out of the blue
out of sight out of mind.
out of sight
out of the red
out of the way
out of touch
out of tune
out of work
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان