[اسم]

paradox

/ˈpærədɑːks/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 متناقض‌نما پارادکس، قیاس ضد و نقیض

معادل ها در دیکشنری فارسی: ضدیت
  • 1.It is a curious paradox that professional comedians often have unhappy personal lives.
    1. متناقض نمای عجیبی است که کمدین های حرفه ای اغلب خود زندگی های شخصی غمگینی دارند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان