Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . گیرنده وجه
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
payee
/ˌpeɪˈiː/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
گیرنده وجه
دریافتکننده پول
specialized
1.They filled in the amount on the cheque, but left the payee's name blank.
1. آنها مبلغ را در چک نوشتند، اما اسم گیرنده وجه را خالی گذاشتند.
تصاویر
کلمات نزدیک
paye
payday
paycheck
payable
pay-per-view
payer
paying-in slip
payload
payment
payne
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان