Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . خسته شدن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
to peter out
/ˈpitər aʊt/
فعل ناگذر
[گذشته: petered out]
[گذشته: petered out]
[گذشته کامل: petered out]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
خسته شدن
تحلیل رفتن (انرژی)، از پا افتادن
informal
1.I was strong in the beginning of the race but petered out near the end.
1. در آغاز آن مسابقه دو، پرانرژی بودم ولی در اواخرش خسته شدم.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
petal
pet food
pet
pesto
pestle
petit four
petite
petite marmite
petrel
petrify
کلمات نزدیک
peter
pete
petal
pet sitting
pet peeve
peter the great
peters
peterson
petiole
petit bourgeois
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان